رجال سیاسی و مذهبی کجا هستند؟!
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۱۶۷۰۶
سؤال کلیدی و مهم اینجاست که این رجال سیاسی که در ایام انتخابات ریاستجمهوری جلوی وزارت کشور صف میبندند، در این ایام کجا بودند؟
به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی: اصل ۱۱۵ قانون اساسی میگوید ؛ رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. همین اصل، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی را از جمله شرایط رئیس جمهور شدن میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصل ۱۲۱ قانون اساسی میگوید؛ رئیسجمهور باید در مجلس در جلسهای که با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می شود، سوگندنامه ریاست جمهوری را بخواند و امضا کند.
در همین اصل رئیس جمهور به قرآن سوگند میخورد پاسدار مذهب رسمی و نظام و قانون اساسی باشد و خود را وقف ترویج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت کند. در این سوگندنامه تأکید شده است رئیس جمهور باید سوگند یاد کند ، در حراست از مرزها و استقلال سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نکند.
ایام انتخابات ریاست جمهوری ، شمار زیادی خود را رجل سیاسی و مذهبی میدانند و میروند ثبت نام میکنند که صلاحیت برخی از آنها به دلیل اینکه شرایط را ندارند، احراز نمیگردد.
شماری هم مورد تأیید قرار میگیرند و از میان آنها یک نفر به عنوان یک دوره به عنوان رئیسجمهور انتخاب و در مسند قدرت مینشیند.
بیش از ۵۰ روز است کشور دچار فتنهای است که آمریکاییها و سه کشور شرور اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس و در منطقه عربستان و رژیم صهیونیستی راه انداختهاند . در این فتنه حسب گزارشات داخلی و آنچه که در رسانههای صهیونیستی ، BBC ، سعودی اینترنشنال و رادیو آمریکا و ... پخش شده ، فهرستی از جنایات زیر انجام شده است:
۱- مسجد سوزی و قرآنسوزی راه انداختهاند و به حکم الهی حجاب در قرآن توهین کرده و به مذهب رسمی کشور اهانت کردهاند.
۲- پرچم تجزیهطلبی را بالا بردهاند و استقلال کشور را مورد هجمه قرار دادهاند.
۳- به نظام سیاسی کشور و به مبانی جمهوری اسلامی حمله کردهاند.
۴- شنیعترین رفتار خشونتآمیز و غیراخلاقی را در کف برخی خیابانها به نمایش گذاشتهاند و پاسداران امنیت مردم را سلاخی کردند.
ملت بصیر و آگاه ایران در دفاع از مبانی نظام ، انقلاب و اسلام چندین بار به خیابانها آمدند و این رفتارهای خائنانه و بیگانهپرستانه را محکوم کردند و آخرین این تجمعات میلیونی بهویژه راهپیمایی عظیم ضدآمریکایی ۱۳آبان بود که مردم ایران نفرت خود را نسبت به این جنایات اعلام کردند و از دشمن بیزاری جستند.
سؤال کلیدی و مهم اینجاست این رجال سیاسی که در ایام انتخابات ریاست جمهوری جلوی وزارت کشور صف میبندند و عطش رسیدن به قدرت را در مواضع خود پنهان نمیکنند در این ایام کجا بودند؟ چرا نسبت به این شرارتها از باب صیانت از استقلال کشور ، مبانی جمهوری اسلامی ، مذهب رسمی کشور و اثبات رجل سیاسی و مذهبی بودن خود کلمهای نگفتند . از آن بالاتر سه رئیسجمهور منتخب ملت در سه دوره اخیر چرا یا سکوت کردند و یا اگر حرفی و یا بیانیهای دادند در کنار دشمن ایستادند و جنایات دشمن را پنهانسازی کردند؟
اخیرا آقای خاتمی، رئیسجمهور دوره هفتم وهشتم درجمعی در واکنش نسبت به حوادث اخیر گفته است:
الف- ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد.
ب- اینکه هر اعتراض، اغتشاش معرفی شود مشکل را بیشتر میکند.
ج-ندیدن یا انکار وضع بد زندگی مردم ، نارضایتی را از بین نمیبرد.
د- ریشه حوادث اخیر ناشی از سازوکار و شیوه پراشتباه و نادرست حکمرانی است.
هـ- چاره کار ، تن دادن به حکمرانی خوب است.
و- حکمرانی خوب یعنی به رسمیت شناختن حقوق ملت، رعایت آزادیهای مردم و اعمال حقوق شهروندی
ز- اعتراض از مرگ مهسا شروع شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیهطلبی از آن شنیده نشد.
چند پرسش کلیدی از باب شروع یک گفتوگوی دوستانه که پرچمدار آن اصلاحطلبان هستند مطرح است اگر آقای خاتمی یا دوستانشان پاسخ دهند خالی از فایده نیست.
سؤال اول: چگونه است امروز بیحواسترین و پرتترین افراد جامعه می دانند که ذهن جامعه ایرانی از بیرون توسط ارتش رسانهای غرب دستکاری میشود، آمریکا و سه کشور اروپایی بدون پنهانکاری پشت سر این دستکاری ایستادهاند و خیال نه براندازی بلکه تجزیه کشور را دارند!
جناب آقای سیدمحمدخاتمی چطور این حقیقت عریان را نمی بیند و کلمهای از جنایات و مداخلات غرب بهویژه آمریکا در امور داخلی ایران به زبان نمیآورد؟! این حقیقت را انکار می کند و می گوید ریشه حوادث در درون است!
سؤال دوم: آمریکا با راهاندازی یک ارکستر سمفونیک متشکل از نوازندگان کفر و نفاق و شرک از گروههای سلطنتطلب، منافقین، ضدانقلاب، تجزیهطلبان و همه کسانی که در ۴۰ سال اخیر به نحوی از انحاء جلوی غارتگری آنها گرفته شده تدارک دیده و سمفونی براندازی و تجزیهطلبی را مینوازند. صدای این سمفونی در خیابانهای تهران و عالم و آدم شنیده می شود. اما این صدا در گوش آقای خاتمی ، پژواکی ندارد و نسبت به آن موضع نمیگیرد؟!سؤال سوم : بیش از ۶۰ نفر از مردم بیگناه و نیروهای حافظ امنیت در کف خیابان توسط ضدانقلاب سلاخی شدهاند. مردم را در حرم شاهچراغ به گلوله بستند و خانوادههای بسیاری را به عزا نشاندند. چادر از سر زنان کشیدند اینها حقوق شهروند نداشتند که آقای خاتمی از ریختن خون مظلومانه آنها چند کلمه اظهار تأسف کند؟!
سؤال چهارم: چادر از سر زنان کشیدهاند. حکم قرآنی حجاب را آتش زدند، به مساجد حمله کردند و آن را به آتش کشیدند . ایشان به عنوان سید اولاد پیامبر لازم نیست پاسخی به این پرسش بدهند؟ چرا از اسلام و قرآن و مذهب کشور دفاع نکردند؟ آیا روز قیامت در مقابل مادرش حضرت زهرا (س) اگر از او سؤال شود چرا در برابر این فجایع و جنایات سکوت کردی و از نوامیس مذهب دفاع نکردی چه میخواهد بگوید؟!
سؤال پنجم: آقای خاتمی میگوید: « اعتراض از مرگ مهسا شروع شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیهطلبی از آن شنیده نشد.»
این پنهانکاری و این ندیدنها چه فایدهای دارد؟ پس این سروصدا و ترقهبازی در کردستان و سیستان و بلوچستان که ده ها انسان بیگناه را شهید کرد چه بود؟!
سعودی اینترنشنال طی ۵۰ روز گذشته با ۲۵ تجزیهطلب، ۱۲۰ بار گفتوگو کرده است.خبرنگار BBC صریح میگوید: پشت سر آَشوب ها نه دموکراسی مطرح است نه حقوق زن و آزادی ، هدف تجزیه ایران و تکهتکه کردن کشور است. چگونه است آقای خاتمی میگوید صدای تجزیهطلبی شنیده نشد ؟!
آیا آقای خاتمی نمیداند که آمریکا پس از مرگ ابوبکر بغدادی میخواست در این فتنه یک امیرالمؤمنین دیگر را در سیستان و بلوچستان به تخت بنشاند مردم هوشیار اهل سنت سیستان و بلوچستان جلوی این توطئه گرفتند؟!
سؤال ششم: آقای خاتمی از چه حکمرانی خوبی یاد میکنند. ۸ سال ایشان رئیسجمهور این مملکت بود اختیارات کامل هم داشت . پس این فتنه ۷۸ در زمانی که ایشان رئیسجمهور و شورای عالی امنیت ملی بودند از کجا سربرآورد؟ روزنامههایی که در دوره ایشان به دلیل نشر اکاذیب و اهانت به مقدسات تعطیل شدند و امروز همگی پناهنده شدند و در سعودی اینترنشنال ، BBC و رادیوهای خارجی فعالیت میکنند. چه جایگاهی در تز حکمرانی خوب ایشان داشت؟! چرا حکمرانی خوب را آن دوره که قدرت داشتند برپا نکردند؟!
سؤال آخر: آیا ایشان هنوز خود را رجل سیاسی و مذهبی میداند؟ اگر پاسخ مثبت است برود یک بار دیگر اصل ۱۱۵ قانون اساسی و سوگند ریاست جمهوری را بخواند و ببیند کجا به وظایف دینی، ملی و میهنی خود که در سوگندنامه آمده است عمل کرده است؟!
حتی اگر یکی از آن وظایف را عمل کرده ، به اطلاع ملت در این اوضاع فتنهآمیز برساند. اگر پاسخ منفی است انصاف به خرج دهد وی و اصلاح طلبان قدری ازحمله و توهین به شورای نگهبان به عنوان پاسدار اسلامیت و جمهوریت نظام ، کم کنند و اعضای شورای نگهبان را در عدم احراز برخی اصلاحطلبان محق بدانند.
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت رجل سیاسی بی بی سی آل سعود ایران اینترنشنال محمدکاظم انبارلویی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سیاسی و مذهبی ریاست جمهوری قانون اساسی حکمرانی خوب رئیس جمهور آقای خاتمی تجزیه طلبی مذهب رسمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۶۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا ادعای سید حسین نصر دربارهی همکاری شریعتی با ساواک حقیقت دارد؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به تازگی ویدیویی از یک گفتوگوی قدیمی با دکتر سید حسین نصر، رئیس دانشگاه آریامهرسابق(صنعتی شریف) در سالهای پیش از انقلاب و رئیس دفتر فرح پهلوی در فضای مجازی بازنشر شده که او در آن ادعا کرده «سازمان امنیت پیشتیبانی بسیار قوی از شریعتی میکرد در دانشگاه فردوسی. [شریعتی با ساواک] به نحوهای همکاری یا عضویت داشت. او میگفت این کار را برای پیشبرد اهداف انقلابی میکرد. پولهای حسینیه ارشاد توسط سازمان امنیت میآمد. ثابتی طرفداری عجیب و غریبی از شریعتی کرد. میگفت افراد و جوانان را از کمونیسم برمیگرداند. آنها [ساواک] گزارش شدیدی علیه من برای شاه فرستادند. من دلایل خودم را برای شاه گفتم. شاه گفت کاری به کار شریعتی نداشته باشید.»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی اسنادی را منتشر کرده که بهروشنی نشان میدهند شریعتی همواره مورد سوءظن ساواک بوده است. در ادامه گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره و نیز اسنادی را که در این زمینه منتشر کرده است میخوانید:
۱۳ سال قبل پرویز ثابتی، مدیرکل اداره سوم (امیت داخلی) ساواک در کتاب خاطراتش ادعاها درباره هماهنگی و همکاری شریعتی با سازمان اطلاعات و امنیت کشور برای برنامههای سخنرانی در حسینیه ارشاد را رد کرده بود: «اینکه ساواک به او کمک کرده باشد که چنین فعالیتهایی را انجام بدهد، به کلی بیپایه و اساس است. چون او در ابتدا، علاوه بر حمله به شیعه افراطی و اسلام عقبمانده، به مارکسیسم نیز حمله میکرد و در آن زمانها، هنوز مارکسیسم در بین دانشجویان جذبه داشت، ما موافقت کردیم تا در دانشگاه فردوسی مشهد تدریس کند، منتها او غالبا اینطرف و آنطرف در حال سخنرانی بود… ما او را لانسه نکردیم. صرفا موقعی که میخواست در دانشگاه فردوسی مشهد استادیار بشود، صلاحیت وی را تایید کردیم و بعد که خواست برود فرانسه، اجازه خروجش را تایید کردیم. پس از بازگشت، شروع کرد به زیادهروی و افراط که بازداشتش کردیم… ۶ ماه بعد قبول کرد که یک سلسله مقالاتی ضد کمونیستی بنویسد و مینوشت در پاورقی روزنامهها چاپ میشد… او را آزاد کردیم به شرط آنکه به نوشتن مقالات ضد کمونیستی در خارج از زندان ادامه دهد اما او به بهانه مریضی ادامه نداد و بعد دوباره مخفی شد.»[۱]
گزارشهای پرشماری از ساواک در گنجینه مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری میشود که گویای سوءظن دائمی، نظارت و مراقبت بر سخنرانیها و آثار دکتر علی شریعتی است.
یکی از این اسناد، کسب تکلیف اداره کل سوم ساواک به ریاست ثابتی، از سازمان اطلاعات و امنیت کشور در خصوص جلوگیری از سخنرانی شریعتی و تحت مراقبت قرار دادن او و کنترل انتشارات حسینیه ارشاد «به دلیل سخنرانیهای نامبرده علیه مصالح کشور و انتشار کتب ضد رژیم توسط آن» است:
«درباره دکتر علی شریعتی مزینانی
محترما باستحضار میرساند.
فعالیتهای مذهبی حسینیه ارشاد در واقع قائم به وجود دکتر علی شریعتی مزینانی که به طور نسبتا مرتب در این حسینیه سخنرانی مینماید میباشد، این شخص در گذشته فعالیتهای خلافی را علیه مصالح کشور انجام میداده که بعدا در ظاهر خود را فردی که قصدش مبارزه با عناصر منحرف میباشد قلمداد و در زمینههای مذهبی شروع به فعالیت کرده و با گام گذاشتن در حسینیه ارشاد در این زمینه تلاشهای زیادی از خود نشان میدهد.
آنطوری که نوشتهها و اظهارات یادشده نشان میدهد در جریان فکری مشارالیه هیچگونه تغییری به وقوع نپیوسته، بلکه وی با هوشیاری کامل مقاصد خود را در پوشش مسائل مذهبی به مستمعین اظهاراتش و خوانندگان کتبی که انتشار میدهد، ارائه میکند و هر روز گام جدیدی در این راه برمیدارد. در طرز تفکر نامبرده وجوه تشابه بسیاری با عناصر سازمان آزادیبخش ایران وابسته به جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی مشاهده میگردد، و وجه تمایز او با این افراد صرفا عدم اظهار نیات خود به طور آشکار و ارائه آن در قالبهای خاص مذهبی است و به طور کلی میتوان نامبرده را عامل اصلی وقایعی که در حسینیه مذکور میگذرد دانست زیرا هیاتمدیره و گردانندگان حسینیه موصوف نیز تحت تاثیر و نفوذ وی میباشند و در واقع آلت بلاارادهی وی هستند.
نکتهی دیگری که در خصوص وضعیت حسینیهی مورد بحث شایان توجه و امعان نظر است انتشارات حسینیهی مزبور میباشد که بدون هیچ کنترل و کسب مجوزی صورت میگیرد. قسمت انتشارات حسینیهی مذکور مطالب مذهبی و سخنان نامبرده را به صورت کتب مختلف و نشریات و جزوات متعدد در اختیار عناصر مذهبی قرار میدهد و قبل از انتشار به علت آنکه مجوز قانونی مانند انتشار سایر کتب از مراجع مسئول اخذ نمینمایند مطالب خود را در پوششهای مناسب به خوانندگان تلقین میکند و خلاصهی دو کتاب شهادت و از کجا آغاز کنیم که به شرح پیوست از عرض میگذرد مؤید این امر میباشد.
با عرض مراتب بالا چنانچه صلاح دانسته شود نام یادشده از سخنرانان حسینیهی مذکور حذف و شدیدا تحت مراقبت قرار گیرد و انتشارات حسینیهی مزبور نیز به دقت کنترل و ترتیبی اتخاذ گردد قبل از انتشار هرگونه کتاب و نشریهای مطالب آن مورد بررسی و پس از کسب اجازه مبادرت به انتشار آن نمایند. موکول به رای عالیست.»
چهار روز بعد از این گزارش، مکاتبهی دیگری صورت میگیرد که دو ماه بعد از آن (۴ر۱۱ر۵۱) منجر به نامهی رئیس ساواک با شهربانی کل کشور در خصوص جمعآوری بعضی از آثار دکتر شریعتی میشود.
دربارهی کتب تالیفی دکتر علی شریعتی مزینانی
پیرو شماره ۹۸۵۴ر۳۱۲ – ۲ر۹ر۵۱
دکتر علی شریعتی مزینانی که از عناصر ناراحت و مخالف دولت میباشد و قبلا با سخنرانی در حسینیه ارشاد و برخی از کانونهای دانشجویی مبادرت به ایراد سخنان تحریکآمیز مینمود، به موازت اینگونه اقدامات، و از طریق انتشارات حسینیه ارشاد و با سوءاستفاده از اینکه نشریات حسینیهی موصوف وسیله مقامات مسئول به طور کافی کنترل نمیشد، کتب تحریکآمیزی تالیف و منتشر نموده بود. اما پس از بسته شدن حسینیه ارشاد تهیه و توزیع اینگونه کتب و جزوات پایان نگرفت به طوریکه هماکنون جزوهها و کتابهای مزبور از تهران به اکثر مناطق کشور ارسال گردیده و میگردد. با توجه به اینکه شخص نامبرده سعی نموده در اینگونه کتب با قلب حقایق دین مبین اسلام و نتیجهگیریهای گمراهکننده، از اعتقادات مذهبی افراد سوءاستفاده نموده و آنها را به سوی فعالیتهای مضره سیاسی سوق دهد، خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به جمعآوری کتب تالیفشده وسیله نامبرده بالا که لیست اسامی آنها به پیوست ایفاد میگردد، در تهران و سایر نقاط کشور اقدام و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ارتشبد نصیری
۱- از کجا آغاز کنیم
۲- شهادت
۳- یکبار دیگر ابوذر
۴- علی، مکتب، وحدت و عدالت
۵- امت و امامت
۶- روش شناخت اسلام
۷- مسئولیت شیعه بودن
۸- شیعه علوی و شیعه صفوی
۹- اسلامشناسی (جزوات متعدد)
برآیند اسناد و گزارشهای ساواک نه تنها موید ادعای دکتر نصر دربارهی همکاری شریعتی با ساواک نیست، بلکه برخلاف آن آثار و سخنرانیهای او را «تحریکآمیز» تشخیص داده و درصدد جمعآوری و تعطیلی آن برآمدند.
پینوشت:
۱. در دامگه حادثه، خاطرات پرویز ثابتی به کوشش عرفان قانعیفرد صص ۲۸۰-۲۷۹
۲۴۵۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899765